انسان در روند تکاملی خود همیشه در  این فکر بوده است که برای بیماریها و  نارساییهای جسمی خود، دارو، یا گیاهی درمان کننده پیداکند تا به وسیله ی آن بیماریهای خود را درمان کند.

درمان بیماریها

سالهای متوالی است که انسان میگردد اما هر روز از قبل ناامیدتر می شود و آنچه که برای درمان بیماریها با نام درمان کننده کشف کرده است همواره بیمارکننده و مضر هستند و تهدیدی جدی برای نسل بشر به  شمار  می روند. تا وقتی که سعی می کنیم بیماریها را درمان کنیم وضع به همین منوال پیش می رود و هر روز از روز گذشته ناامیدتر می شویم و در  آخر سر باید بگوییم که برای این یا آن بیماری هنوز نتوانسته ایم دارویی کشف کنیم. در واقع آنچه که ما هنوز نتوانسته ایم کشف کنیم ،خودمان هستیم و تا وقتی که خود را نشناخته ایم امکان ندارد بتوانیم برای خود کاری انجام دهیم. حاصل سالها تلاش برای درمان بیماریهایمان تاکنون جز یأس و سرخوردگی چیز دیگری نبوده است و تا زمانی که علت بیماریها شناخته نشود، امکان ندارد بتوانیم دردی را درمان کنیم. ما با داروهایی که کشف کرده ایم برای مدتی کوتاه می توانیم دردهایمان را تسکین دهیم؛ اما بیماریها را نمی توانیم با داروهای کشف شده درمان کنیم. درمان کار بدن است و زمانی ممکن  می شود که ما بدن را بشناسیم و به قانونمندیها و نیازهای ابتدایی آن واقف شویم.

امروزه هرکسی که یک  بار بیمار شده باشد، میداند که داروها درمان کننده نیستند، بلکه تنها مدتی بیماری را پنهان می کنند. همه ی ما انسانها دردمندیم و هرکسی به دردی گرفتار است و کسی به درستی نمی داند که چرا درد دارد. مردم عادت کرده اند که به زندگی سرتاپا غلط خود ادامه دهند، اما حاضر نیستند قدمی در راه خودشناسی و تغییر عادات غلط خود بردارند.

علت

زندگی ماشینی قرن حاضر انسان را چنان با خود بیگانه کرده است که مشکل  می توان کسی را به راه راست هدایت کرد. وجوداطلاعات غلط که هرکس به خاطر پرکردن جیب خود در بین جامعه پراکنده کرده است،  باعث بی اعتمادی  ما شده  و اگر کسی هم حرف درستی بزند مشکل  می شود آن را قبول  کرد. زمانی  میتوانیم یک ماده را در اختیار بگیریم و از آن استفاده کنیم که قانونمندیهای آن را بشناسم. بدن ما نیز قانونمند است. بدن دارای نیازهای ابتدایی است که ما آنها را نادیده می گیریم و این علت بیماریهای ماست. اگرما در خیابان با خودروی خود درحرکت  باشیم و خلافی مرتکب شویم جریمه می شویم زیرا به قوانین بی اعتنایی کرده ایم. چگونه می توان از طبیعت با تمام  قوانین موشکافانه و دقیق و غیرقابل تغییرش که بنا به خصوصیات فیزیکی و فیزیولوژی ما وجود دارند، انتظار داشت که این همه بی اعتنایی به  قوانینش را بدون جریمه بر ما ببخشاید؟ البته  طبیعت همیشه بخشنده است. خوشبختانه هرکس  میتواند عمق کلمات را بدون مراجعه به پزشک و یا فالگیر و رمال بفهمد. جریمه ی طبیعت همانا بیماری است که به وسیله آن سعی می شود بدن دوباره سالم گردد. در کار طبیعت غرض  و مرضی وجودندارد؛ آنچه را که به عنوان جریمه از آن یاد می کنیم فقط یادآوری این نکته است که شما را با اصل مطلب آشناتر سازد، در غیراین صورت واژه ی بیماری برای واکنشهای درمان کننده ی بدن اصطلاح درستی نیست، اما هر چیزی اسمی می خواهد و ما برای بیماریهایمان نیز اسامی قرارداده ایم که علت وجودی بیماریها را کمتر کسی میداند. طبیعت همیشه مراحم است و با تلاش خود سعی میکند که ما را سالم کند، همچنان که بعد از هر بیماری اگر بدن هنوز رمقی داشته باشد و ما انرژیها را با عیاشی و خوشگذرانی به غارت نداده باشیم خود را ترمیم و تعمیر و سالم می کند و ما دوباره خوب  می شویم. علت اصلی تمام بیماریهایمان نرسیدن غذا به بدن و مسموم کردن آن به وسیله غذاهایی است که کمترین نیاز حیاتی او را برآورده نمی کنند؛ به عبارت دیگر بیماریها سرپیچی کردن از قوانین طبیعی و عدم درک فیزیولوژی و چگونگی عملکرد بدن و نادیده گرفتن نیازهای اصولی آن علت اصلی بیماریهای مان است.

علت تمامی بیماریهایمان دراین دنیا فقط یک چیز است و آن اینکه انسان غذای خام خود را رها کرده است. ما در جریان تکاملی خود تا قبل از کشف آتش مثل تمام موجودات دیگرخام خوار بوده ایم, اما اکنون انسان تنها موجودی است که غذایش را می پزد و پس از اینکه دوران شیرخواری اش را سپری کرد، دوباره شیرحیوانات دیگر را می نوشد و تنها انسان است که داروهای شیمیایی قورت می دهد. آری فقط او و حیوانات اهلی بیچاره ای که با او زندگی می کنند باید دارو بخورند؛ زیرافقط آنها هستند که یک زندگی غیر طبیعی را ادامه می دهند. بله، این علت تمامی بیماریهای ما است. حال اگر  کسی می خواهد سالم شود و از بیماریها دوری کند باید به طبیعت و غذای طبیعی خود که سالها اجداد ما از آنها تغذیه نموده اند برگردد. البته اگر از دکتر و دارو ومعالجات متعدد بی ثمر با وسایل و لوازم مدرن پزشکی ناامید و سیر شده باشد! اما اگر تو انسانی پندشنو هستی، قبل از اینکه از معالجات متعدد بیماریها ناامید شوی و اوضاع تندرستی ات را وخیم تر سازی، میتوانی از تجربیات همنوعانت استفاده کنی؛ کافی است به ریشه و طبیعت خود بازگردی؛ آنوقت خواهی دید که تمام بیماریهایت از سردرد گرفته تا فشارخون، وزن اضافی، میگرن، سرماخوردگی، کلسترول همه و همه ناپدید می شوند و تو خود را چنان قوی و تنومند حس  می کنی که هیچگاه  نبوده ای! این پاداشی طبیعی است که طبیعت به تو می دهد.

سایر علت ها :

بیماری علتهای مختلفی دارد اما علت اصلی  و اساسی تمام بیماریها در همه ی مراحل همانا مسمومیت است. گرچه مسمومیتها نیز علتهای مختلفی  میتوانند داشته  باشند؛ اما همگی در اثر نرسیدن انرژی لازم به بدن و بیرون رانده  نشدن مواد زائد به وجود می آیند! ما از واژه ی مسمومیت چنین برداشت می کنیم که تمام بدن مسموم نمی شود، بلکه فقط خون است که مسموم می شود، اما در واقع مسمومیت شامل بافتها و سلول ها و همچنین روده ها نیز  می شود. به طور مختصر  می توان گفت که تمام بدن مسموم می شود. بیماریها به اشکال متفاوتی خود را نشان می دهند که همگی در اثر صدمه دیدن بدن در درازمدت و یا کوتاه مدت در اثر مسمومیت است و ما علایم این مسمومیتها را در گوشه و کنار بدن با نامهای متفاوت نامگذاری کرده ایم.

خواننده گرامی ، پیشنهاد می شود مطالب زیر را جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه بیماری ها مطالعه فرمایید.

درمان کمردرد شدید 

درمان درد زانو 

درمان درد لگن

منبع : کتاب بیماری های مفصلی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up