انواع بیماری هایی که ممکن است هر کدام از ما یکی از آنها را با خود حمل می کنیم. این بیماری ها یا در همان ابتدای تولد ظاهر می شوند، یا اینکه سال ها طول می کشد که ما با یکی از آن ها مواجه و گرفتارشان شویم. به طور کلی بیماری ها را می توان به این صورت طبقه بندی کرد:
1) ارثی
بعضی از بیماری های ارثی هستند و ما آن ها را با نام بیماری های ژنتیک می شناسیم، زیرا این بیماری ها از بدو تولد در کودک وجود دارند و آن ها زمانی به طور واضح شناخته می شوند که کودک زبان باز کند و والدین را از وجود آن ها مطلع سازد یا اینکه ما در اثر دقت و کنجکاوی آن ها را بشناسیم و متوجه شویم که علت بی قراری و ناراحتی کودک در همان ابتدای زندگی به خاطر وجود این بیماری ها در همان ابتدای زندگی طفل ظاهر می شوند، اما بعد از مدتی این علائم در اثر بی توجهی ما پدید می شوند و بدن با تدابیر و خرد خود سعی می کند که این نقص و ضایعه را در گوشه ای قرار دهد تا این که وقت مناسب پیدا کند و به سراغ ترمیم و بر طرف کردنش برود. البته به علت زندگی به سر و سامان و از پایه و اساس غلط ما، بیشتر وقت ها بدن این وقت مناسب را برای برطرف کردن و سروسامان دادن به نارسایی های خود پیدا نمی کند و این نقص ها روی هم جمع می شوند و به بار گرانی تبدیل می گردند که در آخر اصلاح و ترمیم و برطرف کردن بیماری ها برای بدن غیر ممکن می شود و ما به اصطلاح رایج می گوییم که فلان بیماری غیر قابل علاج است مانند: سرطان در مراحل پایانی اش. امروزه افراد بی شماری هستند که بیماری سرطان را درمان کرده اند. در واقع چون ما اطلاعی از چگونگی عملکرد بدن خود نداریم و آن را نمی شناسیم، نمی توانیم بفهمیم که بدن چه توانایی هایی دارد و چه کارهایی می تواند انجام دهد. ما خیلی وقت است که با خود بیگانه شده ایم و این علت تمام بدبختی ها و بیماری های ما است. آنچه که کره ی ما را به علیل خانه ای همه گیر تبدیل کرده است چیزی نیست غیر از دوری انسان از خود و بیگانه گشتن با ریشه ی خود. گرچه ما در روند تکاملی خود به کشف پاره ای از مواد و چگونگی کار کرد بعضی از آن ها واقف شده ایم اما همواره با خود بیگانه ایم و خود را نمی شناسیم. طبیعی است وقتی که ما چیزی را نشناسیم قانونمندی ها و نیازها و عملکردهای آن را نیز نخواهیم شناخت و در رابطه با آن دچار اشتباه می شویم و این شامل بدنمان نیز می شود. آنچه که ما درباره ی بدن خود یاد گرفته ایم، متکی بر علم پزشکی است که آن هم مرتب به ما می گوید که فلان بیماری مادرزادی و غیر قابل علاج است یا اینکه هنوز نتوانسته اند برای این یا آن بیماری راه علاجی پیدا کنند، اما توانسته اند برای آن ها اسمی بگذارند. ما انواع بیماری های مان را نامگذاری کرده ایم، اما به درستی نمی دانیم که علت این بیماری ها چیست. ما نه خود را می شناسیم و نه بیماری هایمان را. بعضی ها خیال کردند و می کنند که بدن انسان مانند ماشین عمل می کند و باعوض کردن قطعات آن می شود دوباره آن را ترمیم کرد و سر و سامان بخشید. بدن ما خود استاد است و احتیاج به هیچ تعمیرگاه و تعمیرکاری ندارد و خود همه چیز را درمان می کند و سر و سامان می دهد. اگر که دیر نشده باشد و ما به او وقت و فرصت و آرامش بدهیم.
2) مادرزادی
بعضی از بیماری های ما مادرزادی هستند. این بیماری ها شامل آن دسته از بیماری هایی هستند که طفل از بدو تولد آن ها را با خود دارد و ریشه ی این بیماری ها به صدمات متعددی مربوط می شود که مادر در زمان بارداری بدون توجه به سلامت کودک خود، ان ها را به نوازد خود وارد کرده است، مانند انبوه کودکان معلولی که هم اکنون در جامعه ی غرب موجودند و علت بیماری آن ها این است که مادران شان در زمان بارداری مدام الکل نوشیده اند یا سیگار و مخدرات دیگر مصرف کرده اند. ما این بیماری ها را از محیط زندگی خود کسب می کنیم، مانند انواع مسمومیت ها با مواد به اصطلاح غذایی یا تنقلات و موادی که برای عیش و عشرت به کار می روند و مانند مسکرات و نشئه جات و سایر انواع مواردی که ما روزانه از آن ها استفاده کنیم. موادی بیگانه برای سلول های بدن که محصولات من درآوردی کارخانجات غذا سازی هستند که با انواع مواد مسموم کننده و سرطان زای شیمیایی و انواع رنگ های صنعتی و حلال های شیمیایی و شکر کارخانه ای در بسته بندی های جدید و با برچسب های زیبا که هم بچه ها را گول می زنند و هم سالمندان را به صورت کنسرو شده در فهرست غذاهای ما جایی برای خود بازکرده اند. بدن ما نیازهایی دارد که طبیعی هستند و باید به وسیله ی غذا آن ها را تأمین کنیم. عدم تأمین نیازهای واقعی بدن باعث بیماری می شود و همانند اینست که بدن مانند هر سرمایه داری که هیچ سودی بر سرمایه اش افزوده نمی شود و مرتب باید از سرمایه ی خود بخورد تا سرمایه اش به انتها برسد. چنین شرایطی باعث می شود که بدن همواره به ذخایر خود مراجعه کند و از آن ها نیازهای خود را تأمین کند و وقتی برای سر و سامان دادن خود در اختیار نداشته باشد و در نتیجه هر روز ضعیف و ضعیف تر شود و ذخایرش به پایان برسند و سرانجام نیروی کافی برای برقراری نظم خود نداشته باشد و جایگاه سلول های زالو صفتی شود که ما خود در درونش ریخته ایم و به بیماری سرطان و ایدز و… مبتلایش کرده ایم. این نوع بیماری ها در اثر کمبود مواد غذایی به وجود می آیند و برای برطرف نمودن این بیماری ها اگر به موقع عمل شود و به این نکته توجه گردد که نیازهای بیولوژیکی و اصولی بدن تأمین شوند و انرژی ذخیره ی بدن به پایان نرسیده باشد همواره قابل درمان هستند، مانند بیماری سرطان که در ابتدای امر وقتی انرژی بدن به طور کامل به غارت نرفته است قابل درمان است.
3) صدمات ارگانیکی
برخی بیماری ها در اثر صدمات ارگانیکی به وجود می آیند و چاره ای نیست جز اینکه انسان با زندگی درست سعی کند از به وجود آمدن ضایعات جدید جلوگیری کند. من می خواهم این موضوع را تذکر دهم که اگر انرژی ذخیره ی خود را در اثر اسراف و ندانم کاری به غارت نداده باشیم و عادات مخرب را فراموش کنیم و خود را از آن ها جدا سازیم، در تمام موارد بدن می تواند بیماری خود را درمان کند و احتیاجی به کمک از بیرون ندارد.
4) مسمومیت
برخی بیماری ها در اثر مسمومیت سلول ها و کمبود مواد غذایی به وجود می آیند و باعث می شوند که بدن مدام ضعیف شود تا اینکه سرانجام به بیماری هایی مبتلا شود که دیگر هیچ گونه انرژی برای برطرف کردن آن ها در اختیار شخص نباشد، این بیماری ها تأثیرات وخیمی بر روی بدن دارند، زیرا باعث می شوند که ارگانیسم برای تأمین نیازهایش مرتب به ذخایر خود رجوع کند و برای برطرف کردن بیماری ناشی از کمبود مواد غذایی و سوءتغذیه به کم خونی مبتلا می شوند بدنی بسیار ضعیف دارند که به مرور مانند کویری خشک می شود و در خود انواع سموم را جمع می کنند و دچار پیری زودرس می شوند و به بیماری های علاج ناپذیر بسیاری گرفتار می گردند که همگی در اثر تغذیه ناکافی و خوردن مواد تخمیری به وجود می آیند. وقتی که خون کافی در رگ ها و مویرگ ها وجود نداشته باشد، پسمانده های غذایی نیز در جداره ی این عروق جمع می گردند و دیری نخواهد کشید که در اثر تجمع این فضولات رگ ها و مویرگ ها بسته می شوند و بیماری های بسیاری را برای قلب و سیستم گردن خون به وجود می آورند.
آیا تجویز آمپول عصاره ی جگر برای بیمارانی که با کم خونی مواجه شده اند توانسته دردی را درمان کند؟
خون بدن انسان دارای ترکیب پیچیده و خاصی است که از مولکول های متفاوتی ساخته شده است که با بدن همخوانی دارند. گرچه ممکن است که امروزه خون مصنوعی را هم تولید کنند که از لحاظ ترکیبات شیمیایی دارای فرمولی یکسان با خون انسان است، اما بین این دو تفاوت های فاحشی وجود دارد که ما از پیچیدگی های آن ها اطلاعی نداریم. بدن انسان بسیار پیچیده است و نیازهای آن باید به طور طبیعی برآورده شود، در غیر این صورت درست کار نمی کند که این عدم تعادل در عملکرد ارگان ها را ما با نام بیماری می شناسیم ولی علت وجودی این بیماری ها را نمی دانیم.
5) بیماری های ژنتیکی
نوع دیگر بیماری ها آن هایی هستند که از پدر و مادر بیمار به فرزندان منتقل می شوند و ما آن ها را ژنتیکی می نامیم. یک انسان بیمار نطفه ی بیمار را تولید می کند و بیماری های ارثی و یا ژنتیکی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند. اگر بیمار ضعف های ارگانیکی خود را که از والدین به ارث برده است، بشناسد درهمان ابتدا می تواند این ضعف ها را بر طرف کند و جلوی ضایعه ی ژنتیکی را بگیرد. این قبیل بیماری های ارثی بیماری هایی هستند که پدر و مادر طفل در زندگی خود به آن ها مبتلا شده اند و اجداد گذشته ی بیمار با این بیماری ها رابطه ای نداشته اند.
خواننده گرامی ، پیشنهاد می شود مطالب زیر را جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه بیماری ها مطالعه فرمایید.
– چرا بیمار میشویم؟
– ضعیف شدن بدن
– بیماریهای روماتیسمی
منبع : کتاب بیماری های مفصلی