هنگامی که مواد سمی گذشته از نوع آن ها، خون، بافت ها، سیستم لنفاوی و آب های میان سلولی را در بر گرفتند؛ آن وقت می توان از مسمومیت سخن به میان آورد. بدن مرتب مقدار زیادی سم را باید از خود دور کند، این سموم فضولات مواد هضمی هستند. ما به مقدار کافی گاز دی اکسید کربن تولید می کنیم که گازی سمی است. اگر شُش های ما مدتی کوتاه کار نکنند و این ماده سمی را با اکسیژن هوا جانشین نسازند، گاز دی اکسید کربن در بدن جمع می گردد و ما خواهیم مرد. ما می توانیم مقدار کمی گاز دی اکسید کربن را تحمل کنیم. این تنها یکی از مواد سمی و عامل مسمومیت است. میلیاردها سلول در بدن وجود دارند که روزانه چندین میلیون از آن ها می میرند و به جای آن ها سلول های جدید جانشین می شوند. این سلول های مرده به وسیله ی آنزیمی به نام لیزوزوم (Lysosomen) که در درون سلول های ارگان های کوچک موجود هستند تجزیه می شوند و به وسیله ی همین آنزیم، سلول های مرده به اجزاء و مواد ساده تری تجزیه می گردند که باید دفع شوند. این گونه فضولات را ما با نام آشغال یا اجرام یا بازماندگان مواد هضم شده می شناسیم (بازماندگان متابولیسم). قسمتی از این اجزا مانند: آهن، پروتئین و اسیدهای آمینه دوباره مورد استفاده ی بدن قرار می گیرند و جذب بدن می شوند! حدود 95 درصد آهن بدن و 70 درصد از پروتئین مورد نیاز آن از همین مواد تأمین می شود. همچنین نیازهای دیگر بدن نیز از همین طریق (دوباره استفاده نمودن از مواد قبلی) برآورده می شود. اجزای دیگری که در اثر تجزیه ی این سلول ها به وجود می آیند، همانا RNA و DNA هستند. اینها مواد سمی به شمار می روند که در ارگانیسم برجای می مانند و عامل مسمومیت می باشند . وقتی که این قبیل مواد در بدن روی هم جمع شوند همچنان که امروزه درباره ی بیشتر مردم مصداق دارد، ما بدن خود را در شرایطی قرار داده ایم که می توان آن را مسمومیت نامید (Toxikose).

علل مسمومیت

پر کردن بافت ها و دستگاه گردش خون با این مواد سمی که هم از درون تولید می شوند و هم از بیرون و ناتوانی بدن در دفع مواد سمی و مسمومیت ، او را در شرایطی قرار می دهد که مسمومیت روی دهد و نتواند کارهای حیاتی خود را انجام دهد. وقتی که ما بیشتر از گنجایش بدن مواد سمی به درونش بریزیم و مدام به او صدمه بزنیم؛ وقتی که زیاد کار کنیم و به استراحت و خواب کمتر اهمیت دهیم و یا وقتی که ما در اثر اضطراب و دلهره انرژی بدن را به غارت بدهیم و از نیروی ذخیره ی خود اسرافکارانه استفاده نماییم که بدن برای جانشین کردن انرژی و ترمیم خود وقتی در اختیار نداشته باشد، آن وقت است که بدن دچار شک های احساسی می گردد و خیلی زود انرژی اَش به پایان می رسد و احساس خستگی می کند. این حالت مانند ضعیف شدن یک باتری است که دیری نخواهید کشید که دیگر شارژ نخواهد شد. هنگامی که تجمع مواد سمی بیش از حد گنجایش بدن شد، بیماری وارد مرحله ی جدیدی می شود که ما آن را به عنوان مغشوش شدن بدن می شناسیم.

عوارض

اغتشاشات بدن در اثر وجود مواد سمی موجود در بدن و مسمومیت به وجود می آیند و به وسیله ی شبکه های عصبی منتشر می شوند. بیشتر ما به این مرحله اعتنایی نمی کنیم. همچنین دکترها نیز به این مسأله توجهی ندارند.

علائم

وقتی که به خارش می افتیم و مرتب سر یا داخل ران و اطراف بیضه ها و یا زیر بغل ها و … را باید بخارانیم؛ زمانی که خود را خوب حس نمی کنیم؛ موقعی که خیلی سریع عصبانی می شویم؛ مادامی که ناآرام هستیم؛ امّا جایی از ما درد نمی کند ولی معلوم است که جایی از بدن مان دچار نقص است؛ این ها و نمونه های دیگر جزء این قبیل اغتشاشات بدن هستند که حاکی از صدمه دیدن آن و تجمع مواد سمی و مسمومیت در ارگانیسم هستند. قلقلکی شدن دماغ یک نوع اغتشاش است. تجمع اخلاط در بدن به او صدمه می زند؛ این ترشح اخلاط با درد همراه نیست؛ البته تا همان حدی که بدن بتواند آن ها را تحمل نماید؛ امّا وقتی که تحمل بدن تمام شد و مقدار تجمع مواد سمی از حد معمول خارج شد آن وقت بدن سعی می کند با فشار بیشتر این مواد سمی را بیرون راند که این اغتشاشات با درد توأم می شوند. وقتی که درد شروع شد آن وقت است که ما به موضوع جدی فکر می کنیم.

مسمومیت با الکل

وقتی که یک الکلی بیش از اندازه الکل نوشید و تسلط خود را از دست داد و مست گردید؛ آن وقت است که می توان مفهوم مسمومیت به وسیله مواد بیرونی را درست درک کرد. با وجود این که ما می دانیم بدن ما نمی تواند الکل را سریع دفع کند و آسیب می بیند امّا با نوشیدن الکل موافقت می کنیم و مسمومیت را برایش به ارمغان می آوریم. ما بدون این که به بدن این امکان را بدهیم که مقداری از الکل نوشیده شده را به بیرون بفرستد مرتب الکل به خوردش می دهیم و او را دچار صدمه و مسمومیت می کنیم. اولین لیوان الکل بدن را مغشوش و تحریک می کند. هر مواد سمی مانند: نمک؛ قهوه؛ ادویه جات و داروها بدن را مغشوش و تحریک می نماید. در این حالت بدن سیستم دفاعی خود را تجهیز و اعمال درونی اَش را تسریع می کند که این مواد سمی را هر چه زودتر بیرون ریزد. این حالت را می توان به یک آمادگی و بسیج همگانی جهت مبارزه با مسمومیت و مواد سمی وارد شده به درون بدن تشبیه کرد. در اثر این بسیج همگانی بدن تمام نیروی خود را برای بیرون راندن این سموم مهیا می کند و ما خود را در اوج قدرت می بینیم. بعد از استفاده از این قبیل مواد تحریک کننده ما به حالت دوپینگ در می آییم و احساس قدرت بیشتری می کنیم. کسانی که از تریاک و الکل و محرک های دیگر استفاده می کنند تا مدتی خود را با این قبیل دوپینگ ها خوب حس می کنند و از خود راضی هستند؛ امّا طولی نخواهد کشید که بدن دیگر انرژی خود را از دست می دهد و در اثر سوء استفاده از این انرژی ذخیره، قادر به ترمیم انرژی مورد نیاز خود نیست و بحران های وخیم بدن شروع می شود که همانا بی رمق شدن آن را با خود به همراه دارند. اگر شخص علت این بی رمق شدن را که مسمومیت است درک نکند و اغتشاشات مرتب ادامه یابند و بدن نتواند آن ها را سر و سامان دهد، دچار بحرانی می شود که می توان آن را عفونت نامید.

خواننده گرامی ، پیشنهاد می شود مطالب زیر را جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه بیماری ها مطالعه فرمایید.

– چرا بیمار می شویم؟

– ضعیف شدن بدن

منبع : کتاب بیماری های مفصلی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up